انواع ضد حال.....!

شده تا حالا اینجوری ضایه بشی؟

آره؟!!!!!!!!!   پس خدایی بد جوری ضایه شدی

الفاتحه...................!

خدا بزرگه..........

ببینمت!

چرا داری گریه می کنی؟! چی شده؟

درس نخوندی؟

هنوز شروع نکردی؟

خوب این که دیگه گریه نداره. خدا بزرگه عزیزم. همین الان  این دعا رو بخون و پاشو برو کتابتو بردار و شروع کن و ببین که چه قدر کارت خوب پیش می ره.

باور نداری؟! امتحانش مجانیه........

دعای مطالعه

خوندی؟

آره عزیزم. مطمئن باش. خیالت راحت. پاس می شی!!( البته من قول نمی دم که استاد با عیالش دعوا نکرده باشه ها!)

فقط یه چیزی...! یادت نره که این دعا وقتی اثر می کنه که حد اقل ۱۲ ساعت تا امتحان وقت داشته باشی در غیر این صورت بهت خوندن دعای پاس کردن امتحان رو پیشنهاد می کنم. همون قبلیه دیگه بابا!

پاینده باشی

خلقت زن

 

از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود، شش روز می گذشت.

فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد :( چرا این همه وقت صرف این یکی می کنید؟)

خداوند پاسخ داد:( دستور کار او را دیده ای؟)

او باید کاملاً قابل شستشو باشد اما پلاستیکی نباشد.

باید دویست قطعه ی متحرک داشته باشد که همگی قابل جایگزینی باشند.

باید بتواند با خوردن قهوه ی تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.

باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در آن جای دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.

بوسه ای داشته باشد که بتواند همه ی دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند.

و شش جفت دست داشته باشد.

فرشته از شنیدن این همه مبهوت شد.

گفت:( شش جفت دست؟ امکان ندارد! )

خداوند پاسخ داد:( فقط دست ها نیستند، مادر ها باید سه جفت چشم هم داشته باشند. تازه به این ترتیب، این می شود یک الگوی متعارف برای آن ها. )

خداوند سری تکان داد و فرمود: بله.

یک جفت برای وقتی که از بچه هایش می پرسد که چه کارمی کنید، از پشت در بسته هم بتواند ببیندشان.

یک جفت باید پشت سرش داشته باشد که آنچه را لازم است بفهمد !!

و جفت سوم همینجا روی صورتش است که وقتی به بچه ی خطا کارش نگاه کند، بتواند بدون کلام به او بگوید او را می فهمد و دوستش دارد.

فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.

(این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید).

خداوند فرمود: نمی شود !!

چیزی نمانده تا کار این مخلوق را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم.

از این پس میتواند هنگام بیماری خودش را درمان کند، یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه ی پنج ساله را وادار کند دوش بگیرد.

فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.

( اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی).

( بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده ام، تصورش را هم نمی توانی بکنی که تا چه حد می تواند تحممل کند و زحمت بکشد.)

فرشته پرسید:( فکر هم می تواند بکند؟)

خداوند پاسخ داد:( نه تنها فکر می کند بلکه قوه ی استدلال و مذاکره هم دارد.)

آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه ی زن دست زد.

( ای وای! مثل این که این نمونه نشتی دارد. به شما گفتم که در این یکی زیادی مواد مصرف کرده اید.)

خداوند پاسخ داد:( آن که نشتی نیست، اشک است.)

فرشته پرسید:( اشک دیگر چیست؟)

خداوند گفت:( اشک وسیله ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، ناامیدی، تنهایی، سوگ و غرورش.)

فرشته متاثر شد.

شما نابغه اید ای خداوند، شما فکر همه چیز را کرده اید، چون زن ها واقعا حیرت انگیزند.

زن ها قدرتی دارند که مرد ها را متحیر می کند.

همواره بچه ها را به دندان می کشند.

سختی ها را بهتر تحمل می کنند.

بار زندگی را به دوش می کشند.

ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می پراکنند.

وقتی می خواهند جیغ بزنند، با لبخند می زنند.

وقتی می خواهند گریه کنند، آواز می خوانند.

وقتی خوشحالند گریه می کنند.

و وقتی عصبانی اند می خندند.

برای آنچه باور دارند می جنگند.

در مقابل بی عدالتی می ایستند.

وقتی مطمئن اند راه حل دیگری وجود دارد، (نه) نمی پذیرند.

بدون کفش نو سر می کنند، که بچه هایشان کفش نو داشته باشند.

برای همراهی یک دوست مضطرب با او به دکتر می روند.

بدون قید و شرط دوست می دارند.

وقتی بچه هایشان به موفقیتی دست پیدا می کنند گریه می کنند و وقتی دوستانشان پاداش می گیرند، می خندند.

در مرگ یک دوست دلشان می شکند.

در از دست دادن یکی از اعضای خانواده اندوهگین می شوند.

با این حال وقتی می بینند همه از پا افتاده اند، قوی، پا برجا می مانند.

آنها می رانند، می پرند، راه می روند، می دوند و برای شما ایمیل می فرستند که نشانتان بدهند که چه قدر برایشان مهم هستید.

قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد.

زن ها در هر اندازه و شکل و رنگی موجودند.

می دانند که بغل کردن و بوسیدن می تواند هر دل شکسته ای را التیام بخشد.

کار زن ها بیش از بچه به دنیا آوردن است،

آنها شادی و امید به ارمغان می آورند، آنها شفقت و فکر نو می بخشند.

زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و بخشیدن دارند.

 

دعای پاس کردن امتحان!

الهی...!

ادرکنی پاسا ترمی به نمرتی دهی و دوازدهی

و حفظنا من مشروطی و فلجا استادی

و لغو امتحانی بحق برفی و آلودگی جوی

آمییین!

نه!..... نه!......اشتباه نکن!

اینجا یک وبلاگ دخترونه نیست

اینجا جای جبهه گیری و زخم زبون و دعوا و ........... نیست

اینجا همه چیز برای توست، فقط تو، همون کسی که حرف دلشو به نجابت و شرم نگاهش فروخت، همون کسی که پر پروازش رو ازش گرفتن تا فراتر از بام سنت های خرد ستیز نپره.

اینجا همون جاییه که منتظرش بودی تا سنگینی دوشت رو تقسیم کنی و با  سبکباری و فراغ بال تا انتهای آسمون یکرنگ دوستی اوج بگیری و هوای تازه رو استشمام کنی.

تو دوست منی و من دوست تو. ما با هم هستیم و با هم خواهیم بود.

 چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم؟ خانه اش ویران باد!

 

به یاد داشته باش که...........!

زن عشق می کارد و کینه درو می کند

دیه اش نصف دیه ی توست و مجازات زنایش با تو برابر

برای ازدواجش ـ در هر سنی ـ اجازه لازم است ولی تو هر زمان که بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی!

در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو............

او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی

او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی

او می زاید و تو نگرانی که کودک او دختر نباشد

او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی

او مادر می شود ولی همه جا می پرسند نام پدر.............

و هر روز او متولد می شود،

عاشق می شود،

مادر می شود،

پیر می شود........... و می میرد

و قرن هاست که او عشق می کارد و کینه درو می کند

چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان، جوانی بر باد رفته اش را می بیند

و در قدم های لرزان مردش، گام های شتابزده ی جوانی برای رفتن

و درد های منقطع قلب مرد سینه ای را به یاد می آورد که تهی از دل بوده

و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند

و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد

خدا وندا........! تو می دانی که انسان بو دن و ماندن در این دنیا چه دشوار است. چه رنجی می کشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است!

سلامی چو بوی خوش آشنایی

سلام و صد سلام به دوستان و  همکلاسی های خوبم.

من می خوام بدونم که آخه مگه اشکالی داره که خطاب من هم با دخترا باشه هم با پسرا؟!!

آخه چرا ما نباید با هم دوست باشیم؟ چرا و به چه دلیل باید پنهانی به هم نگاه کنیم و یا حتی پنهانی همدیگه رو دوست داشته باشیم؟!

بیاین یه کم فراجناحی باشیم واسه همه لاو بندازیم و چیزی که هستیم رو نشون بدیم.

من که هم با پسرا بودم هم با دخترا

امیدوارم از فردا دیگه کسی رو با نقاب نبینیم و همه با هم باشیم و نه در مقابل هم.